دین، قرآن و اندیشهسینما و تئاتر

سریال حشاشین: از ماست که بر ماست!

ابوالفضل کریمی، پژوهشگر مسائل جهان عرب در یادداشتی ارسالی نوشت:

به گزارش ثبات‌نیوز در پی تولید سریال “الحشاشین” در مصر که به زندگی و تاریخ حسن صباح رهبر جریان باطنیه در ایران پرداخته است بحثها درباره‌ی تاریخ این گروه چه در ایران و چه در جهان عرب بالا گرفته است و متاسفانه سیاستمداران قاهره با بهره‌گیری از خمودگی و سستی جریان فرهنگی حاکم در ایران، توانسته‌اند دست بالا را در “جنگ روایت‌ها” به دست آورند و با ابتکار عمل، تصویری جعلی و غیر واقعی از تاریخ مبارزان الموت به مخاطب ارائه نمایند و میان حسن صباح و حسن بنا بنیانگذار اخوان المسلمین مصر شبیه‌سازی نموده و از این میان به تشدید تبلیغات سیاسی و رسانه‌ای علیه جریان اخوان المسلمین و ارائه‌ی تصویر شیطانی از آن بپردازند.

در این میان، سریالی با خطاهای تاریخی به نظر متعمدانه تولید شده است. اگر این نکته را نادیده بگیریم که برخلاف سنت سریال‌های تاریخی عربی، به جای عربی فصیح، ایرانیان پیرو حسن صباح در قلعه‌ی الموت قزوین به لهجه‌ی کوچه و بازار شهر قاهره در قرن ۲۱ صحبت می‌کنند و همین امر نیز باعث انتقاد و تمسخر بسیاری از صاحب‌نظران عرب شده است نمیتوانیم از اتهامی بزرگ که در این سریال جهت بدنام کردن حسن صباح و فداییان تحت فرمان او و این بار در قالب تصویر ارائه شده است چشم بپوشیم و آن متهم کردن حسن صباح به تزویر و حشیشی کردن فداییان خود است. این در حالی است که کلمه‌ی حشاش در زبان فارسی قدیم به معنای دارو‌فروش بوده است و در منطقه‌ی کوهستانی الموت نیز به دلیل وجود گیاهان دارویی، جمع‌آوری و فروش داروهای گیاهی یکی از منابع درآمدی ساکنین به‌شمار میرفته است. فراموش نکنیم در مباحث تاریخی و سیاسی همواره دو اتهام به جریانات مختلف زده می‌شود:

  1. انحرافات جنسی مانند اتهامات مطرح شده علیه نهضت اصلاح اجتماعی مزدک که توسط روحانیون زرتشتی در دوره‌ی ساسانی مطرح شد.
  2. اتهام فریب هوادارن از طریق خدعه و نیرنگ مانند اتهامی که به حسن صباح در زمینه‌ی بهره‌گیری از حشیش برای فریب فداییان خود منتسب می‌شود.

در هر حال آنچه مهم است رسیدن به این باور است که در جهان امروز که جنگ روایتها در شدیدترین شکل آن در جریان است ما نمی‌توانیم “قاهره‌نشینان” را سرزنش کنیم که چرا با هزینه‌ی خود سریالی باب طبع “تهران‌نشینان” نساخته‌اند. این کوتاهی از ما بوده است که نسبت به ارائه‌ی روایتی صحیح و وزین درباره‌ی یکی از شخصیت‌های تاثیر‌گذار تاریخ خود بی‌توجهی کردیم و در این میان قافیه را به روایت طرف مصری باختیم.

از دیگر سو در فضای شبکه‌های اجتماعی مصر  و جهان عرب، شوق زیادی به‌ویژه در بین جوانان جهت سفر به ایران و بازدید از قلعه‌ی الموت مشاهده کرده‌ام. اگر نهادهای ذیربط در طی سالیان متمادی توجه لازم را به زیرساخت‌های گردشگری کشور و در اینجا به‌طور خاص منطقه‌ی الموت مبذول داشته بودند اینک می‌توانستیم از رهگذر  این سریال، حداقل در جهت توسعه‌ی صنعت گردشگری کشور بهره ببریم ولی به قول شاعر:

چه گویم که ناگفتنم بهتر است

زبان در دهان پاسبان سر است

منبع
انصاف‌نیوز
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا