هنر ملموس و نا ملموس تلفیق نقاشی و موسیقی ملا ممدجان
ثبات نیوز / فریدالله ادیب آیین، در تلفیق موسیقی و نقاشی به سبک انتزاعی و موسیقی هندوستانی کارناتیک Carnatic music به ساخت اثرهایی با چندابعاد میپردازد او با استفاده از رویههای علمی، نتهای موسیقی را به رنگها تبدیل کرده و برعکس، اثرات رنگها بر اساس نتهای موسیقی را بهطور قابل قبولی نشان میدهد این تحقیقات الهامبخش برای هنرمندان و کارشناسان بوده و رویکرد علمی و هنری او در ترکیب موسیقی و نقاشی را به نمایش میگذارد.
ادیب آیین نقاشی انتزاعی، اثرات بصری و شنیداری چندحسی و چندبعدی ایجاد میکند او در آثار خود از راگاهای ملاکارتا MelaKarta و راگ بهیروی Bhairavi Raga بهره میبرد و با ترکیب ملودیها و ریتمهای موسیقی با خطوط روان و رنگهای زنده، تجربهای جدید و الهامبخش را برای بیننده ایجاد میکند ادیب آیین از ابتدا با الهام از طبیعت و موسیقی، نقاشی دو وجهی را تجربه کرد و سپس این تجربه را با ترکیب دیداری و شنیداری رنگ و نت به چالش کشید این تلفیق، بیننده را به سفری تازه در دنیای هنر دعوت میکند و مرزهای بین بصری و شنیداری را کمرنگ میکند.
ترکیب نقاشی و موسیقی در آثار ادیب آیین، جزئیات و صحنههای روزمره را با دقت به تصویر میکشد این تلفیق چالشهای بیننده در درک واقعیت ایجاد میکند و مرز بین دو هنر را برای بحث در مورد حقیقت و بازنمایی مفاهیم هنری آشکار میسازد رویکرد تلفیقی ادیب آیین به عنوان یک زمینه عمیق برای کاوش در پیچیدگیهای بازنمایی بصری عمل میکند و این هنرمند با استفاده از خلاقیت و الهام از جوانب مختلف هنر، تجربههای جدید و منحصر به فردی را برای علاقهمندان به هنر به ارمغان میآورد ادیب آیین با ادغام دقیق جزئیات موسیقی و نقاشی، سبک خاصی را در آثار خود به وجود آورده است او از صحنههای روزمره و المانهای موسیقی تاریخی به عنوان المثنیهای خود استفاده میکند و با ترکیب دو هنر، تفکرات عمیقی را در مورد مفاهیمی چون حقیقت و حافظه باز میکند.
تلفیق هنر نقاشی و موسیقی در آثار ادیب آیین، مرز نامشخصی را بین دو هنر ایجاد میکند این هنرمند با طراحیهای هنری خود، افکار و احساسات مرتبط با مفاهیمی چون حقیقت و حافظه را با دقت به تصویر میکشد و بازتابی دقیق از این مفاهیم را در ذهن بینندگان خلق میکند ادیب آیین اعتقاد دارد که ترکیب هنر نقاشی و موسیقی باید به زندگی روزمره نفوذ کند او از طراحی نقاشیها بر روی اشیاء کاربردی برای افزایش دسترسی به هنر برای مخاطبان استفاده میکند آثار نئواکسپرسیونیستی و پراکشنیستی او، احساسات چندگانه را با نوآوری خود به تصویر میکشد و در هنر نوآورانهای، تحولاتی عمیق به وجود میآورد.
آیین با آثاری با عنوان “موسیقی و نقاشی”، به دقت جزئیات آن را تکرار میکند و از صحنههای روزمره و موسیقی تاریخی برای به چالش کشیدن درک بیننده از واقعیت استفاده میکند این تلفیق نامشخص بین دو هنر، فرآیند نوآورانهای است که به بررسی ماهیت حقیقت، حافظه و بازنمایی دعوت میکند این تلاش به عنوان یک بستر برای کاوش در پیچیدگیهای بازنمایی بصری عمل میکند و از مهارت فنی به تحقیقات نظری هنری میپردازد.
ادیب آیین با ترکیب موسیقی و نقاشی، یک اثر خاص با عنوان “ملا ممدجان” را خلق کرده است این اثر با ترکیب دقیق آهنگ موسیقی و شعر از داستان عاشقانه عایشه به نام ملا ممدجان با نقاشی اکسپرسیونیستی در یک راگا بهیروی با هفت پرده شعر دو بیتی به وجود آمده است ادیب آیین در این اثر، نتهای آهنگ “ملا ممدجان” را با دقت به رنگهای از قرمز تیره تا رنگ بنفش در چرخه رنگ از زیر تا بم تبدیل کرده است این تبدیل بر اساس فواصل ضربات ریتم آهنگ انجام شده و از کارک بزرگ با تکنیک نقاشی کنشی و کششی در زمان اجرای موسیقی کلاسیک به صورت زنده دیده شده است.
ادیب آیین در این پیوند هنری، داستان ماجرای عاشقانه ملا محمد جان و عایشه را به تصویر کشیده و از راگا بهیروی به عنوان محیطی برای اجرا و نقاشی استفاده کرده است این داستان عشق و اراده دو جوان در دوران فرمانروایی تیموریان را با جزئیات زیبا و هنرمندانه به تصویر کشیده است موسیقی و نقاشی در این اثر به صورت یکپارچه تلفیق شده و باعث ایجاد یک تجربه هنری چندحسی و چندبعدی میشود پیوند بین دو هنر در اینجا به خوبی بیان شده و ادیب آیین با خلاقیت و استفاده از تکنیکهای هنری مختلف، داستان عشق و ایمان این دو عاشق را به نمایش میگذارد.
داستان عاشقانه ملا محمدجان و عایشه که با مداخله و تشویق امیر علیشیر نوائی به ازدواج منجر شد، نشاندهنده قدرت عشق و اراده در مواجهه با موانع اجتماعی و اقتصادی است این داستان در جریان دوره فرمانروایی تیموریان، به ویژه در زمان سلطان حسین بایقرا، رخ داده و نشانگر هماهنگی بین هنر، موسیقی و اجتماع در افغانستان قدیم است.
آهنگ خاصی که عایشه میخواند و به وسیله امیر علیشیر نوائی شنیده میشود، درون خود حاوی فلسفهای است که او را تحت تأثیر قرار داده و او را تشویق به بیان راز عشقش و داستان ملا ممدجان کرده است این اقدام نه تنها به ازدواج عاشقان منجر شده، بلکه امکان شکستن موانع اجتماعی و اقتصادی را نیز فراهم کرده است.
بیا که بریم به مزار مُلاممَدجان سَیلِ گُلِ لالهزار وا وا دلبرجان
به دربار سخیجان گله دارم یخن پاره ز دست تو نگارم
پس از مرگم بیایی بر مزارم مدامم در دعا در انتظارم
بیا که بریم به مزار مُلاممَدجان سَیلِ گُلِ لالهزار وا وا دلبرجان
به تن کردی گلم رَختِ سیاه را کنم تعریف یار بیوفا را
به دنیا مه اگه غمخوار ندارم بگیرم دامن شیر خدا را
بیا که بریم به مزار مُلاممَدجان سَیلِ گُلِ لالهزار وا وا دلبرجان
بیا زیارت کنیم شیر خدا را به چشم مالیم همان قلف طلا را
مه دعا میکنم آمین بگوین خدا کامیاب کنه هر دوی ما را
بیا که بریم به مزار مُلاممَدجان سَیلِ گُلِ لالهزار وا وا دلبرجان
داستان از زمانی که ملا محمدجان و عایشه به مزار شریف فرستاده شدند و عروسی شان در آنجا برگزار شد، ادامه یافت آنها مدتی را در مسجد کبود به صورت خادم گذراندند، و ترانه “بیا که بریم به مزار ملاممدجان” که یکی از محبوبترین ترانههای قدیمی افغانستان است، این داستان عاشقانه را همراهی کرده و همواره به عنوان یک اثر مردمی و محبوب در افغانستان به یاد مانده است این ترانه توسط دهها خواننده افغانستان تاکنون اجرا شده و محبوبیت خود را حفظ کرده است
ادیب آیین با استفاده از ترکیب نقاشی و موسیقی، یک تجربه هنری چندحسی و خلاقانه ایجاد کرده است در این اثر ملاممد جان، او از طریق تلفیق عناصر موسیقی کلاسیک افغانستانی با نقاشی انتزاعی هفت پرده و راگا بهیروی ، یک آثاری با عمق عاطفی و مفاهیمی غنی خلق کرده است.
در این اثر، آهنگ “ملا ممد جان” که از قطعات معروف موسیقی فلکلور افغانستان است، با ملودیها و سازهای سنتی افغانستانی اجرا شده و شعرهای محلی و مردمی آن با نقاشیهای انتزاعی ادیب آیین ترکیب شده است این تلفیق، نه تنها به تجسم احساسات و داستانهای شعری کمک کرده، بلکه تجربه موسیقی از دیدگاه هنرمند را نیز به بیننده ارائه داده است
نقاشیهای ادیب آیین نه تنها به زیبایی ظاهری اثر افزوده، بلکه به بیننده یک نگاه اجمالی به وضعیت آشفته ذهنی هنرمند نیز میدهند او با استفاده از ترکیب نقاشی و موسیقی، میخواهد تأثیرات هنر را در مغز و احساسات بیننده بررسی کند و تجربیات شنیداری و بصری را با هم ترکیب کند در این اثر، ادیب آیین به نحوی خاص و جذاب ترکیب عناصر موسیقی و نقاشی را ارائه داده و به بیننده فرصتی فراهم کرده تا از زوایای مختلف به داستان و احساسات مرتبط با “ملا ممد جان” نگاه کند این ترکیب نه تنها بر ابعاد حسی و احساسی آثار کلاسیک افغانستان تأکید میکند، بلکه به عنوان یک تجربه هنری جامع و ترکیبی از دو هنر بسیار مختلف معرفی میشود.
ادیب آیین با آثاری همچون “ملاممد جان” نشان داده که چگونه میتواند از هماهنگی بین نقاشی و موسیقی برای ایجاد تجربه هنری چندحسی استفاده کند در این اثر، او از سازهای سنتی افغانستانی مانند رباب، سهتار و دهل بهره برده و با استفاده از تکنیکهای کنشی در نقاشی، حس حرکت و ابهام را ایجاد کرده است تلفیق رنگها و فرمها در آثار ادیب آیین به بینندگان اجازه میدهد تا احساسات موسیقی را به صورت بصری تجربه کنند لایهبندی پیچیده رنگها و نمادها در اثر “ملاممد جان” نشان از تلاش هنرمند برای بازگو کردن ریتم و ساختار موسیقی دارد نقاشیهای ادیب آیین با استفاده از تکنیک کنشی نه تنها حس حرکت و ریتم موسیقی را بازتاب میدهند، بلکه به بیننده فرصت میدهند تا از زوایای مختلف به اثر نگاه کنند و تجربه هنری چندوجهی داشته باشند.
هنر ادیب آیین با استفاده از پارادوکسها و چالش به هنجارهای اجتماعی، نقاشی و موسیقی را به عنوان ابزارهایی برای ارائه نمایشهای نوین و غیرمتداول به کار میبرد این ترکیب به بیننده این امکان را میدهد که از مفاهیم آشنا بازتابی نوین و شگفتانگی ببیند با ترکیب نقاشی و موسیقی در اثر “ملاممد جان”، ادیب آیین نه تنها یک تجربه هنری جذاب ارائه داده، بلکه با به چالش کشیدن توقعات مرسوم و ارائه دیدگاههای متفاوت، مخاطبان را به تفکر و تأمل وارد کرده است
نویسنده: حسین طالبی